به خود مهر ورزیدن، به‌طوری‌که فرد درمورد خود ملایمت نشان دهد و پشتیبان خود باشد و خود را درک کند. به زبان ساده، دلسوزِ خود بودن یعنی به همان اندازه که به دیگران مهر می‌ورزید به خودتان نیز مهر بورزید.

دلسوزی برای خود خالص‌ترین شکل عشق ورزیدن به خود است. آیا هر روز این کار را انجام می‌دهید؟ متأسفانه بیشتر مردم، دلسوزی برای خود را کاری عجیب‌وغریب می‌دانند. همه ما در زندگی خود با لحظاتی دلسردکننده مواجه شده‌ یا گاهی اوقات نادیده گرفته شده‌ایم. زمانی‌که این اتفاق می‌افتد، بیشتر مردم، به‌جای این‌که برای بهبود حال روحی خود وقت و انرژی بیشتری بگذارند، در هم خرد می‌شوند. اگر می‌خواهید بدانید افرادی که دلسوز خودشان هستند چه عادت‌هایی دارند، تا پایان این مطلب همراه ما باشید.

خیلی ساده است. وقتی شما عشق و علاقه‌ای به خودتان نشان ندهید، نمی‌توانید از دیگران انتظار داشته باشید که دوست‌تان داشته باشند. متأسفانه بیشتر مردم برداشتی غلط از دلسوزی برای خود دارند.

دلسوزی برای خود به‌معنای خودخواهی یا مغرور بودن نیست. تحقیقات دقیقا عکس آن را ثابت کرده است. کریستین نف (Kristin Neff) اولین روان‌شناسی است که به‌شکلی کاملا کاربردی عبارت دلسوزی برای خود را تعریف و اندازه‌گیری کرده است. او دلسوزِ خود بودن را این‌چنین توصیف می‌کند:

به خود مهر ورزیدن، به‌طوری‌که فرد درمورد خود ملایمت نشان دهد و پشتیبان خود باشد و خود را درک کند. به زبان ساده، دلسوزِ خود بودن یعنی به همان اندازه که به دیگران مهر می‌ورزید به خودتان نیز مهر بورزید.

وقتی زندگی ضربه‌ای به شما می‌زند، دلسوزی برای خود به شما کمک می‌کند به زندگی ادامه دهید و بر مشکلات خود غلبه کنید و کنترل امور زندگی‌تان را در دست بگیرید. روان‌شناسان به این نتیجه رسیده‌اند که دلسوزی برای خود مهم‌ترین مهارت از مهارت های زندگی است و می‌تواند تاب‌آوری، شهامت، انرژی و خلاقیت فرد را افزایش دهد.

بنابراین، سؤالی که اینجا پیش می‌آید این است که اگر دلسوزی برای خود تا این اندازه خوب است، پس چرا بسیاری از مردم نمی‌توانند این کار را انجام دهند؟ وقتی می‌خواهید دلسوز خود شوید،‌ باید ابتدا قلب‌تان را به روی خود بازکنید. این کار با توجه به نوع زخم‌های روحی‌ای که متحمل شده‌اید، می‌تواند کاری زیبا و درعینِ‌حال دردناک باشد.

دلسوزی برای خود کاری درونی است. یعنی به خودتان بستگی دارد که یاد بگیرید چگونه به خود احترام بگذارید و نقص‌های‌تان را بپذیرید. کامل‌بودن دروغی است که جامعه ما را واداشته است آن را باور کنیم. هیچ‌کس کامل نیست و این موضوع هیچ ایرادی ندارد.

اگر فکر می‌کنید هرکاری که انجام می‌دهید باید نتیجه‌ای عالی به همراه داشته باشد، زمان آن رسیده که فکرتان را عوض کنید. درواقع، نقص‌ها و معایب‌تان است که وجودتان را زیبا می‌کند.

وقتی یاد بگیرید چگونه برای خود دلسوزی کنید‌، در آن صورت خود و دنیای‌تان را به شکلی متفاوت خواهید دید. اهمیتی ندارد که این کار چقدر سخت باشد چون با این عادت، که در ادامه درمورد آن‌ها با شما صحبت می‌کنیم، می‌توانید درمورد خود دلسوزتر باشید. این عادت‌ها را به زندگی روزمره‌تان بیفزایید تا اثرات‌شان را ببینید.

همۀ ما در طول روز گفت‌وگوی درونی داریم. شما وقتی با خود صحبت می‌کنید، آیا خود را سرزنش می‌کنید یا به خودتان روحیه می‌دهید؟

متأسفانه، بیشتر مواقع، ما از خودمان انتقاد می‌کنیم. این تصویر که مبنایش شرمندگی از خود است روی بیشتر انتخاب‌های زندگی‌مان اثر منفی می‌گذارد. یکی از بهترین روش‌های تغییر گفت‌وگوی درونی منفی دلسوزی برای خود به‌شکلی فعال است. آیا با خودتان طوری صحبت می‌کنید که انگار با بهترین دوست‌تان حرف می‌زنید؟ اگر پاسخ منفی است، پس زمان آن رسیده تا گفت‌وگوی درونی‌تان را به شکلی که به شما انرژی و نیرو بدهد تغییر دهید.

گفت‌وگوی درونی مثبت برای سلامتی بدن، رضایت از زندگی، افزایش سرزندگی و اضطراب کمتر بسیار مفید است. سعی کنید لحظاتی را که شروع به گفت‌وگوی درونی منفی می‌کنید به‌سرعت شناسایی کنید و این مکالمه را تغییر دهید. به‌جای اینکه روی موضوعات منفی درمورد خودتان متمرکز شوید، به خودتان و موفقیت هایی که در زندگی کسب کرده‌اید افتخار کنید.

چرا دائم خودتان را تنبیه می‌کنید؟ لازم نیست حتی یک روز دیگر هم این احساسات دردناک را تحمل کنید. وقتی دائما احساس گناه را همچون شمشیرِ دولبه به‌سمت خود می‌گیرید، غیرممکن است بتوانید در زندگی پیشرفت کنید. راهِ‌حل بخشایشِ خود است. همه اشتباه می‌کنند. ایرادی ندارد. برای اینکه بتوانید خود را ببخشید، باید با خودتان رئوف و مهربان باشید.

مهم‌تر از همه اینکه، همیشه به یاد داشته باشید که خطاها بخشی از وجود انسان‌اند. با خطاهاست که یاد می‌گیرید، رشد می‌کنید و پیش می‌روید. تنبیه آینده خود به‌دلیلِ خطاهای گذشته کاملا بی‌معنی است. خودتان را ببخشایید و از خطاهای‌تان درس بگیرید و رشد کنید و سپس آن را به فراموشی بسپارید.

با خودشان قرار ملاقات می‌گذارند

تابه‌حال چندبار برای‌تان پیش آمده کاری را به‌دلیلِ اینکه همراه ندارید انجام ندهید؟ اگر فکر می‌کنید در کنار فردی دیگر می‌توانید لحظات خوبی داشته باشید، کاملا در اشتباه هستید. بهترین روش برای اینکه بتوانید با خودتان ارتباط عمیقی برقرار کنید این است که مدتی را تنها بمانید.

اگر عادت کرده‌اید که دائما کنار دیگران باشید، پس بهتر است زمانی را هم برای تنها سپری کردن به خود اختصاص دهید. بله، ممکن است ابتدا به نظر سخت بیاید، اما مطمئن باشید کار درستی انجام می‌دهید.

ما انسان‌ها به‌طورِ ذاتی موجوداتی اجتماعی هستیم. اما تحقیقات نشان داده که تنهایی هم به اندازۀ ارتباط با دیگران مهم است. توانایی تحمل تنهایی می‌تواند شادی و رضایت از زندگی‌تان را افزایش دهد و مدیریت اضطراب‌تان را بهبود بخشد. رابطه‌ای که شما با خودتان دارید مهم‌ترین رابطه‌ای است که می‌توانید داشته باشید و باید این نوع ارتباط را پرورش دهید.

شکست‌های خود را می‌پذیرند

آیا، به‌جای توجه به نقاط قوت‌تان، مدام به شکست‌های‌تان فکر می‌کنید؟‌ اگر چنین است، تنها شما نیستید که این کار را می‌کنید. بررسی‌ها نشان داده است که تمایلات منفی ذاتی‌مان کاری می‌کنند که شکست را بیش از آنچه هست حس کنیم و مدام نقص‌های خود را در نظر داشته باشیم.

برای همۀ ما زمانی پیش می‌آید که با شکستی مواجه می‌شویم و احتمال اینکه در طول زندگی خود بارها و بارها شکست بخوریم وجود دارد. بااین‌حال، برخی از افراد اجازه می‌دهند هویت شان براساسِ شکست‌های‌شان شکل بگیرد و در شکست‌های خود درمانده باقی می‌مانند.

کسی که درمورد خود دلسوزی می‌کند اجازه می‌دهد از شکست‌هایش درس بگیرد و آگاهی کسب کند. اگر به‌دنبال تجربه‌های جدید و آزمایش آنها نباشید، هرگز متوجه توانایی‌های‌تان نمی‌شوید. زمانی توماس ادیسون گفت: «من هرگز شکست نخورده‌ام. درواقع من ۱۰هزار روش را پیدا کرده‌ام که به نتیجه نمی‌رسند.

اگر تمایل ندارید کارهایی را انجام دهید که بیشتر مردم هم انجام نمی‌دهند، هرگز به توانایی‌های واقعی خود پی نمی‌برید. این یک واقعیت است. دفعۀ بعد که در انجام‌دادنِ کاری شکست خوردید، به‌جای عذاب‌کشیدن، با خودتان مهربان باشید. خطای پیش‌‌آمده را ارزیابی کنید. برای آنچه درست انجام داده‌اید از خودتان تجلیل کنید و از خطاهای‌تان درس بگیرید.

وقتی رشد و بالندگی در کار نباشد، فقط انرژی‌تان تحلیل می‌رود و هدر می‌شود. اگر در مسیر رشد نباشید، مرده‌ای بیش نیستید. چنانچه یاد بگیرید در دل مشکلات زندگی با ظرافت و سادگی راه خود را بیابید برنده‌اید. همان‌طور که کریستوفر جرمر روان‌شناس می‌گوید: یک لحظه دلسوزِ خود بودن می‌تواند کل روزتان را تغییر دهد. اما دلسوزی دایمی می‌تواند کل زندگی‌تان را تغییر دهد. امروز چگونه خود را تحسین خواهید کرد؟

  • نویسنده : نادیا زکالوند
  • منبع خبر : هفته‌نامه سفیر