افغانستان بیشترین مهاجرت را در سطح جهان دارد و آسیب پذیر ترین کشور از این مجرا است،تا کنون افغانستان شاهد سه موج مهاجرت گسترده بوده است اولین تجربه مهاجرت در جریان کودتای هفت ثور 1357 بود زمانی که رژیم نسبتا با ثبات جایش را به یک رژیم چپ گرا با کودتایی خونین داد و مردم افغانستان به صورت گروهی از کشور مادری شان خارج گردیدند ولی این مهاجران با درد و اندوه بیرون رفتند و حس انتفام جویی در وجود همه شان وجود دارد.

امروزه مهاجرت تبدیل به یک امر معمول و بدیهیات جهان سوم شده است،فقر،بیکاری،نا امنی و عدم تساهل و تسامح سیاسی بین گروهای قومی،تلاش برای زندگی مرفه مهم ترین دلیل برای این پدیده است،گرچه مهاجرت و پناهندگی در اعلامیه حقوق بشر حق طبیعی و انسانی برای هر فرد خوانده شده است ولی گسترش این پدیده تبدیل به تهدیدات غیر سنتی بین المللی گردیده است و کشورها را وادار به تدابیر علیه این تهدید غیر سنتی کرده است.

تهدیدات غیر سنتی به این پدیده به دلیلی گفته می شود که با تحول مفاهیم ساختار و ماهیت بعضی از مفاهیم تهدیدات امنتیی نیزدچار تغیرات گسترده گردیده است به طورنمونه یک قرن پیش پدیده مهاجرت چیزی بکر و نادر در سطح جهان وبین الملل بوده است ولی امروزه مدیریت بحران مهاجرت از توان یک کشور و یا چند کشور خارج است و نیاز به همکاری های فراملی و فرا منطقه ای در سطح بین الملل دارد.

اما ساختار تروریسم و نحوه اعمال فشار بر کشور های منبع و تبدیل کارکرد تهدیدات این گروه از سطح عمودی به افقی باعث گردیده است که مهاجران منبع برای استفاده سو علیه کشورهای هدف باشند،مهاجران که از یک کشور جنگ زده به یک کشور سطح اول می رسند ممکن است تروریستان در قالب مهاجران به دنبال تخریب و اعمال تروریستی در کشور میزبان باشند که این نیاز را می طلبد سطح مهاجرت و مدیریت این پدیده در قالب های کنفرانس های بین المللی و فرامنطقه ای صورت بگیرد.

اما مهاجران تهدیدی دیگر که برای امنیت ملی کشور میزبان می توانند؛ ایجاد مشکل اقتصادی و هم چنین ادغام نشدن این گروه در بین آن جامعه با فرهنگ و سنت های منحصر به فرد آن کشورها باشند و تدابیر خود را می طلبد،گسترش بنیاد گرایی،تقویت تروریسم و جاسوسی برای کشور سوم از کانال این مهاجران ممکن است هر اتفاق پیش بینی نشده را برای کشور میزبان به دنبال داشته باشد.

از سوی ممکن است کشور میزبان برای اعمال سیاست های خود از این مهاجران به عنوان منبع فشار علیه کشور اولی یا برای منافع ملی خود علیه کشور دیگر از این مهاجران استفاده کنند که این خود تهدید برای امنیت ملی یک کشور به حساب می آید،مهاجران که از کشور های آبایی شان دست به مهاجرت می زنند ممکن است دها دلیل برای ترک وطن خود داشته باشند که در صورت جابجایی در کشور دوم می تواند در پی انتقام علیه کشور اولی خود دست به هر اقدام بزند که امنیت داخلی و ملی یک کشور را به شدت آسیب بزنند.

افغانستان بیشترین مهاجرت را در سطح جهان دارد و آسیب پذیر ترین کشور از این مجرا است،تا کنون افغانستان شاهد سه موج مهاجرت گسترده بوده است اولین تجربه مهاجرت در جریان کودتای هفت ثور ۱۳۵۷ بود زمانی که رژیم نسبتا با ثبات جایش را به یک رژیم چپ گرا با کودتایی خونین داد و مردم افغانستان به صورت گروهی از کشور مادری شان خارج گردیدند ولی این مهاجران با درد و اندوه بیرون رفتند و حس انتفام جویی در وجود همه شان وجود دارد.

موج دوم مهاجرت افغانستان در جریان جنگ های تنظیمی اتفاق افتاد،بعد از شکست دادن رژیم چپی ها در کابل توسط مجاهدین و کنار نیامدن این گروه ها برای تقسیم قدرت منجر به جنگ داخلی شد و گروهای زیادی از مردم دست به مهاجرت زدند و در سراسر جهان پراکنده شدند این مهاجران تمام دارایی های شان به تاراج رفتند،خانواده،خویش و قوم شان زیر خمپاره های گروها تنظیمی در زیر آوار کابل گیر ماندند و بعید به نظر می رسند کینه و حس نفرت که به این گروها در وجود شان جوانه زده است به این زودی فروکش کنند.

موج سوم مهاجرت در سال ۲۰۱۴ صورت گرفت که گفته می شود بزرگترین موج مهاجرت در تاریخ افغانستان بوده است که اکثر آنان جوانان و جوانان بوده است، اکنون نیز افغانستان در سطح جهان بلند ترین آمار مهاجرت را دارد و از این منظر افغانستان آسیب پذیر ترین کشور از این مجرا است،اکنون که تروریسم و بنیاد گرایی تهدید برای همه کشور هاست این مهاجران گزینه خوبی برای تحت فشار قرار دادن کشورهای است که این گروها در لیست سیاه آنان قرار دارد و از سوی هم این مهاجران به عنوان هرم فشار برای دولت افغانستان از سوی کشورهای میزبان قرار دارد کاری که همسایگان افغانستان به صورت متواتر انجام داده است و دولت افغانستان را تهدید به خروج شهروندان اش از کشور شان کرده است.

  • نویسنده : مسح اسلام خیل
  • منبع خبر : هفته‌نامه سفیر