همه سخن در این است که وقتی دکانداری در عرصه‌ی دین و اخلاق و ارزش جایز و رایج می‌شود نباید رواج ناهنجاری عجیب بنماید؛ و باز همه سوال این است که چرا نه تنها جواز چنین دکان‌هایی باطل نمی‌شود بلکه تمامی اسباب فراهم می‌شوند تا بر رونق آنها افزوده شود.

افلاطون سوفسطاییان را دکاندارانی با کالاهای معنوی معرفی می‌کند. دکان با داد و ستد و سود و زیان مادی هم خانواده است. افلاطون سوفیست‌ها را دکاندار می‌دانست،منتها در دکان آنان به جای کالاهای مادی این معنویات بود که عرضه می‌شد. مطابق این الگو ارزش‌های اخلاقی و مفاهیم انسانی هم ممکن است در معرض خرید و فروش قرار ‌بگیرد. چنین کسب و کاری معادلِ سپردن امر ارزش اخلاقی به دست بازار و باز کردن دکان در حوزه‌ای است که ذاتا و اصولا از جنس بازار و دکانداری نیست.

در فاهمه‌ی عمومی جامعه‌ی ما اصطلاح «دکان» مع‌الاسف با قضاوتی کمابیش منفی قرین شده است. یکی از راه‌های تقبیح کسی یا جماعتی اطلاق «دکاندار» به آنان است. «طرف برای خودش دکان باز کرده است» بیشتر و عملا یک نقد و طعن است تا اعلام خبری در مورد آن شخص.
در این روایت، دکان نه از جنس محلی فیزیکی با در و پیکری و قفل و کلیدی و دفتر و دستکی و سنگ و ترازویی و ققسه‌ای چیده شده از جنس و انباری مملو ازبار و کرکره‌ای برای بالا زدن صبحگاهی وپایین کشیدن شامگاهی، که یک نوع سبک زندگی و جذب ثروت است که منشاء آن نه «زمین» به روایت آدام اسمیت یا «کار» به روایت مارکس، که دم زدن از ارزش و اخلاق و دین و ملکوت و فروش آنها است.
در این روایت، از دکان مکان زدایی می‌شود. دکان از مادیت و آدرس معین رها می‌شود. سیار و در همه جا منتشر می‌شود. اما یک بخش مهم باقی می‌ماند یا ابقا می‌شود؛ روحِ دکان و هویتِ بازار نامیرا و ابدی است، دوران قدیم و جدید نمی‌شناسد، در هر کالبدی که حلول کند آن را به تسخیر خود گرفته و بر آن حکم می‌راند.
استفاده‌‌ی ابزاری از دین و ارزش‌ها تعبیر و شکل امروزی در کشور ما و همسایگان ما بیشتر شناخته شده‌ی این نوع از دکانداری معنوی است.

به این ترتیب، نماد، زبان و کلام و واژه با مضمون، فحوا، محتوا، رنگ اخلاقی، ارزشی و دینی بمثابه کالا در دکان‌هایی که ذکرشان رفت عرضه شده و در عوض آن پول یا دستمزد گرفته می‌شود. کسانی که از سستی ایمان، غروب یا افول ارزش‌های معنوی، کاهلی در اعمالِ دینی مردم، کاهش سرمایه‌ی اجتماعی، رشد تصاعدی آسیب‌های اجتماعی و هر نوع ضد ارزش دیگر که به صورتی حیرت‌برانگیز در حال بالا رفتن از سر و روی کشور است حرف می‌زنند و گله می‌کنند و نگران هستند نباید راه دوری بروند، باید سراغ نشانه‌های‌ پیدا و پنهان این دکان‌ها بروند.

همه سخن در این است که وقتی دکانداری در عرصه‌ی دین و اخلاق و ارزش جایز و رایج می‌شود نباید رواج ناهنجاری عجیب بنماید؛ و باز همه سوال این است که چرا نه تنها جواز چنین دکان‌هایی باطل نمی‌شود بلکه تمامی اسباب فراهم می‌شوند تا بر رونق آنها افزوده شود.

  • نویسنده : بشیر احمد فاتحی
  • منبع خبر : هفته نامه سفیر