از میان هواداران رهبر سلفی‌های نیجریه یک هوادار سرسخت و استثنایی بود به اسم «محمد یوسف در مایدوگوری» که گروهی تشکیل داد به نام «بوکوحرام»، یک گروه تندرو که با هرگونه تحصیل زنان، ارزش‌های حقوق بشری و دموکراسی و آزادی مخالف است.

بر اساس برخی گزارش‌ها، عربستان سعودی گفته است در افغانستان ۱۰۰ مدرسه دینی می‌سازد. هرچند بعدتر سفارت عربستان گفت این خبر صحت ندارد. به این بهانه،‌ تلاش کرده‌ام نگاهی به پروژه‌ی صدور وهابیت توسط عربستان سعودی در نقاط مختلف جهان داشته باشم. چند وقت پیش کتابی از«بروس رایدل»، کارشناس عربستان سعودی می‌خواندم که بخش‌هایی آن به پروژه‌ی مدرسه‌سازی وتربیه گروه‌های رادیکال توسط عربستان سعودی در کشورهای اسلامی اختصاص داشت. چکیده‌یی ازبرداشت‌هایم را با شما شریک می‌کنم. مدرسه‌سازی، بخشی از یک پروژه‌ی کلان و سازمان‌یافته‌ از سوی عربستان سعودی است که با یک هدف مشخص، از دهه‌ی ۱۹۷۰ به این طرف، در بسیاری کشورهای اسلامی اجرا می‌شود: صدور وهابیت وسلفی‌گری. از نظر تاریخی، گام‌های اولیه‌ی صدور ایدئولوژی وهابیت وسلفی‌گری توسط شاهان آل‌سعود – در سال ۱۹۶۵ – با بورسیه‌های تحصیلی رایگان و ساخت مدرسه‌های دینی آغاز شد. از آن زمان به این طرف، ساخت مدرسه، مسجد، مرکز فرهنگی و اختصاص اسکالرشیپ، تاثیرگذارترین روش برای گسترش وهابیت توسط عربستان سعودی در سراسر جهان بوده است. در آغاز، طرح‌های پیشنهادی عربستان کاملاً معمولی به نظر می‌رسند، اما وقتی مدرسه و مسجد و مرکز فرهنگی را ساخت، کم‌کم نفوذ خود را بیشتر می‌کند و گروه‌های جهادی و رادیکال تربیه می‌کند. عربستان این پروژه را در سال ۱۹۶۵ از نیجریه آغاز کرد. زمانی که نیجریه استقلال خود را از انگلیس گرفته بود و دنبال جذب برنامه‌های آموزشی و انکشافی بود. عربستان سعودی به صدها جوان نیجریه‌یی بورسیه تحصیلی رایگان داد. کم‌کم مسجد ساخت، مدرسه‌های دینی ساخت. بسیار نرم و زیرکانه زمینه رفت و آمد برخی عالمان دینی را به عربستان سعودی بازکرد. تا اینکه یک جنبش بسیار قدرتمند از سلفی‌ها با عقاید بسیار تند و رادیکال در شمال نیجریه شکل گرفت. رهبر آن نیز کسی به اسم «جعفر» بود که در شهر مدینه عربستان تحصیل کرده بود. سخنور و با نفوذ (شبیه مولوی مجیب‌الرحمان انصاری در هرات). او هزاران نفر را در خطبه‌های نمازعید دعوت می‌کرد و مثل یک سوپر ستاره موسیقی راک هوادار داشت.

از میان هواداران رهبر سلفی‌های نیجریه یک هوادار سرسخت و استثنایی بود به اسم «محمد یوسف در مایدوگوری» که گروهی تشکیل داد به نام «بوکوحرام»، یک گروه تندرو که با هرگونه تحصیل زنان، ارزش‌های حقوق بشری و دموکراسی و آزادی مخالف است. در آغاز، افراد این گروه آدم‌های معصوم و نیازمند به نظر می‌رسیدند که از سوی عربستان سعودی بورسیه‌های تحصیلی گرفته بودند، اما بعدها به یکی از خشن‌ترین گروه‌های جهادی در جهان تبدیل شد. هیچ‌کس فکر نمی‌کرد روزی این گروه تند‌رو می‌تواند ساختار مذهبی و عقیدتی نیجریه را از بنیاد تغییر دهد و روی باورهای میلیون‌ها نفر تاثیرگذار شود.

در میان کسانی که برای صدور وهابیت در کشورهای اسلامی تلاش‌های زیاد کرده، نقش و جایگاه «فیصل بن عبدالعزیز آل‌سعود» بسیار اختصاصی است. کسی‌که با افزایش قیمت نفت در اوایل دهه‌ی هفتاد میلادی و بدست آوردن پول‌های هنگفت از این بابت، برای گسترش وهابیت به کشورهای مختلف مسافرت کرد، مسجد و مدرسه و مرکز فرهنگی ساخت و به جوانان مسلمان بورسیه‌های تحصیلی رایگان داد. او هرچند خواهانی برخی اصلاحات در درون عربستان سعودی بود (مثلاً آموزش زنان دربار سلطنت در عربستان سعودی در زمان او آغاز شد)، اما عمیقاً به صدور وهابیت باور داشت.

تلاش عربستان سعودی برای صدور وهابیت به کشورهای اسلامی محدود نمانده؛ در اروپا نیز با ساخت مسجد، جهادی و تندرو تربیه کرده است. بزرگترین مسجد را در بروکسل عربستان سعودی ساخته. درسال ۱۹۷۱ وقتی مسجد بروکسل با حمایت مالی فیصل بن عبدالعزیز ساخته شد، از جمله آثار دیدنی و نماد تنوع فرهنگی در بلژیک به شمارمیرفت. مردم از آن استقبال کرد. نمی‌دانستند عربستان چه آجندای دارد. اما کم‌کم این مسجد پر شد از واعظان سعودی که با حمایت و کمک آل‌سعود می‌آمدند و در میان مسلمانان بلژیک تبلیغ وهابیت می‌کردند. سالها همین‌طور گذشت تا سال ۲۰۱۵ افراد تربیه شده در این مسجد در پاریس حملات تروریستی انجام دادند و۱۳۰ نفرراکشت. یک‌سال بعد حمله تروریستی در بلژیک رخ داد و۳۲ نفرکشته شد.عاملان آن حمله نیز کسانی بودند که در مسجد بروکسل، مورد حمایت عربستان سعودی، رادیکال شده بودند.

یکی از کشورهای مورد توجه عربستان سعودی افغانستان بوده است. خصوصاً برای «سلمان بن عبدالعزیز‌ آل‌سعود» پادشاه کنونی عربستان سعودی. او در طول سال‌های گذشته، از دو طریق عمده به گروه‌های تندرو در افغانستان پول فرستاده: یکی از منابع دولتی و دیگری افراد و تاجران شخصی. در جنگ افغانستان (دهه ۱۹۸۰) وقتی امریکا و عربستان کمک کننده‌های اصلی مجاهدین بودند، سلمان بن عبدالعزیز آل‌سعود نقش و جایگاه ویژه داشت. در آن زمان، وظیفه اصلی این شاه سعودی جمع آوری پول از مردم عادی عربستان و افراد غیردولتی برای مجاهدین افغانستان بود. او برای تشویق مردم، خصوصاً تاجران و افراد شخصی در عربستان برای کمک به جنگ افغانستان، چنان نقش و نفوذ داشت که در سه – چهار سال اول جنگ به تنهایی بیشتر از سازمان استخبارات امریکا و سازمان استخبارات عربستان سعودی، برای مجاهدین افغانستان پول جمع کرد. او از جهات مختلف بودجه شروع جنگ افغانستان را تأمین می‌کرد.

کتاب «پادشاه‌ها و رئیس جمهور‌ها: امریکا و عربستان سعودی پس از فرانکلین دی. روزولت» اثر بروس رایدل کارشناس امور جنوب آسیا و عربستان سعودی این موضوع را با جزئیات توضیح داده است. یکی از استراتژی‌های همیشگی سلمان بن عبدالعزیز این است که برای تاسیس مدارس دینی و دادن بورسیه‌های تحصیلی، به گونه اقدام می‌کند که کاملاً رنگ وبوی معصومانه دارد؛ در شرایطی اقدام می‌کند که جوانان مسلمان در کشورهای‌شان از نظر شغلی آسیب پذیرند و آینده‌ی گنگ و ناروشن دارند. به عنوان مثال، در اندونزی، نیجریه یا کوزوو، عربستان سعودی زمانی اقدام به تاسیس مدارس دینی و مراکز فرهنگی کرده که شمار زیادی از جوانان با مشکل بیکاری روبرو بوده‌اند. در کوزوو، آنها جمعیتی پس از جنگ را یافتند که هیچ فرصت کاری نداشتند و صدها بورس تحصیلی را برای دریافت آموزش تحصیلات عالی در سطح جهانی به آنها اعطا کردند. در اندونیزی جمعیت بسیار بزرگ مسلمانان را پیدا کردند که از دولت سکولار ناراضی بودند؛ برای خود جایی در دولت نمی‌دیدند. عربستان به آنها مدارس و مراکز فرهنگی رایگان ساخت و امکان آموزش عربی را فراهم کرد. به آنها گفت این زبان قرآن است، باید یاد بگیرید. عین داستان در نیجریه تکرارشد: کشوری پس از استعمار که دین در آن تبدیل به بحث جدی شد.

افغانستان همواره مورد توجه عربستان سعودی بوده است. دوباره شرایط را فراهم دیده، می‌خواهد با تاسیس مدارس‌دینی، زمینه گسترش وهابیت را در این کشور بیشتر کند واز مدرسه‌های‌دینی مورد حمایت‌شان در آینده به عنوان پایگاه‌های تربیه گروه‌های تند و رادیکال جهادی مانند داعش و بوکوحرام، استفاده کند. آیا دولت و مردم افغانستان مانع خواهند شد؟

  • نویسنده : عارف یعقوبی
  • منبع خبر : فس‌بوک آقای یعقوبی