مجلهٔ آنلاین رسپانسیبل ستیتکرافت در شماره اخیر خود مقاله یی را به قلم بارنت روبین تحلیلگر مسایل افغانستان به نشر رسانده است. روبین که در سالهای گذشته به عنوان مشاور در سازمان ملل و وزارت خارجه ایالات متحده ایفای وظیفه کرده نوشته است: پس از آنکه سال گذشته ایالات متحده قوای خود را از افغانستان بیرون […]

مجلهٔ آنلاین رسپانسیبل ستیتکرافت در شماره اخیر خود مقاله یی را به قلم بارنت روبین تحلیلگر مسایل افغانستان به نشر رسانده است. روبین که در سالهای گذشته به عنوان مشاور در سازمان ملل و وزارت خارجه ایالات متحده ایفای وظیفه کرده نوشته است: پس از آنکه سال گذشته ایالات متحده قوای خود را از افغانستان بیرون کشید و آن کشور را به طالبان واگذار کرد هیچ کشوری تاکنون حکومت طالبان را به رسمیت نشناخته و درعین حال حکومت ها از هیچ نبرد نیابتی در برابر طالبان نیز حمایت نمی کنند.

به باور نویسنده راه اندازی چنین یک جنگی میتواند منجر به ایجاد خلا قدرت و مداخلهٔ شاخه خراسان خلافت یا داعش شود و بار دیگر چانس حضور امریکا را در نبرد افزایش بدهد. به عقیده نویسنده این دو جهت قضیه است که کشور های پر قدرت همسایه افغانستن نیز به آن به عنوان تهدید دایمی می نگرند.

نویسنده در ادامه افزوده است: کشور های همسایه افغانستان از ورود تروریستان بین المللی به این کشور نگرانی دارند و به این نظر اند که قطع کمک های بین المللی به افغانستان و منجمد شدن دارایی های افغانستان و وضع تعزیرات بر رهبران طالبان منجر به ناتوانی حکومت٬ اقتصاد در هم ریخته٬ طرح سیاست های اجتماعی عقبگرا و نبود یک اداره سالم شده است.

بارنت روبین در این مقاله که در مجله آنلاین ریسپانسیبل ستیتکراف به نشر رسیده است می نویسد: کشور های همسایه افغانستان به عنوان بخشی از رسیدن به یک تفاهم خواهان بیرون شدن قوای امریکایی از افغانستان بودند. به عقیده آقای بارنت روبین به دور از تلاش های سیاسی و دیپلوماتیک که منجر به وارد کردن طالبان در یک چهارچوب وسیع شود ایالات متحده پس از سقوط نظام جمهوری افغانستان چانس دستیابی طالبان را به قدرت فراهم کرد.

با آنکه از تسلط طالبان به قدرت نزدیک به شانزده ماه میگذرد اما بحران اقتصادی در افغانستان رو به افزایش است و بسیاری از نهاد های امداد رسان بین المللی گفته اند که نباید افغانستان به خاطر جنگ اوکراین فراموش شود.

 نتیجه خروج امریکا
از نگاه گروه طالبان، پس از بیست سال جنگ، آن ها ایالات متحده را شکست دادند، به تحریم ها و تحریم های بیشتر واکنشی نشان نخواهند داد. به همان اندازه بعید است که گروه طالبان به تعاملی که چندان معتبر نیست، پاسخ مثبت دهند. اگر این پیشنهاد توسط ائتلافی به رهبری ایالات متحده ارائه شود، احتمال بیشتری برای پاسخ به آن وجود دارد، اما چنین پیشنهادی از سوی چنین ائتلافی اکنون عملاً غیرممکن است.

 اگر تنها هدف سیاست خارجی ایالات متحده برقراری صلح و ثبات در افغانستان بود بهترین سیاست تعامل با چین، روسیه، ایران، پاکستان، هند و سازمان ملل برای جستجوی یک پلت فرم مشترک برای تعامل با طالبان بر اساس نقشه راه برای به رسمیت شناختن یک دولت فراگیر می بود. اهداف سیاست اعلامی این کشورها در قبال افغانستان چندان متفاوت نیست، جز این که کشورهای منطقه از امریکا می‌خواهند آسیب‌هایی را که به افغانستان وارد کرده است، با مشارکت گسترده در بازسازی افغانستان، بدون حضور یا نفوذش، جبران کند، در حالی که امریکا از عدم حضور و نفوذش در منطقه، راضی به نظر می‌رسد.

به دلایل واضح تر، علیرغم برخی همگرایی اهداف در مورد افغانستان، در حال حاضر تعامل یا همکاری ایالات متحده با روسیه و ایران کاملاً غیرممکن است و تنها با چین و پاکستان کمی دشوارتر می‌باشد. هند در حال انجام یک فعالیت متعادل کننده ظریف بین ایالات متحده و روسیه در مورد اوکراین است و بعید است که بخواهد آن را بیشتر پیچیده کند.

علاوه بر این، آینده نزدیک روسیه، ایران و ایالات متحده بسیار نامشخص است. روسیه در حال شکست در جنگ علیه اوکراین است که باعث ایجاد تنش بین رئیس جمهور پوتین و ملی گرایان شده است، در حالی که صدها هزار نیروی جنگی از کشور فرار می کنند.

برای اولین بار نزدیک به پنج دهه، یک اجماع ملی، منطقه ای و جهانی علیه جنگ بیشتر در افغانستان فراهم شده است. متأسفانه، هیچ کدام از کشورهای درگیر در مسئله افغانستان خود را مشغول این مسئله نکرده است.

  • نویسنده : فخریه نادری
  • منبع خبر : آژانس خبری سفیر