تا همین‌جا پرونده حجابشان بسته شد. حالا این آخوندهاست که امنیت ندارد. عمامه پرانی اسم رمز پیشروی و شادابی انقلاب جوان و رهایی بخش است. تا همین‌جا اقتدار پوشالی حاکمیت برملا شد. بعوض اقتدار بین المللی مبارزه مردم ایران نمایان شد. دارند التماس میکنند که در آلمان هم، دمشان را روی کولشان نگذارند. تا همین‌جا […]

تا همین‌جا پرونده حجابشان بسته شد. حالا این آخوندهاست که امنیت ندارد. عمامه پرانی اسم رمز پیشروی و شادابی انقلاب جوان و رهایی بخش است. تا همین‌جا اقتدار پوشالی حاکمیت برملا شد. بعوض اقتدار بین المللی مبارزه مردم ایران نمایان شد. دارند التماس میکنند که در آلمان هم، دمشان را روی کولشان نگذارند.

تا همین‌جا تظاهرات‌های پنجاه شصت نفره اپوزیسیون بدل به قیام ده‌ها هزار نفری شد. غول در برلین از شیشه بیرون آمد. تا همین‌جا بساط آپارتاید جنسی، نه فقط سر سفره دانشجویان شریف، که همه جا شکسته شد. تا همین‌جا مشت انقلاب زیر چانه حاکمیت باعث فروپاشی نظام از درون شد.

تا همین‌جا عمارت هنری فرو ریخت. عمارت ورزشی فروریخت. هیچ بنای فرهنگی و سیاسی برای حفظ شان نمانده است، همین امروز کنار عربده های اراذل و اوباش‌شان در اکباتان عدد به عدد روزنامه های صبح تهران دارند التماس می‌کنند که بیایید در مقابل مردم زانو بزنیم تا ببخشند.

تا همین‌جا نه فقط از ترسشان علنی مقابل هم ایستادند که بخش وسیعی در حال فرارند. تا همینجا راه‌های فرار را بستیم. ایرانی‌ها تیم درست کردند در فرودگاه‌ها کشیک می‌کشند.

سفارت‌هایشان مورد حمله قرار گرفته، در تعقیب آقازاده های‌شان هستند. تا همینجا ده هزار نفرشان در کانادا مثل ظریف باید جل و‌ پلاس شان را جمع کرده بروند. در آلمان هم اگر سیاست دولت ادامه تصمیم کانادا نباشد، ایرانی‌ها پیدایشان می‌کنند، از سوراخ موش‌ها بیرون می‌کشند و تسلیم دادگاه می‌کنند. حالا دیگر پیروزی دادگاه حمید نوری مقابل این همه پیشروی، کلاس اول محسوب می‌شود. تا همینجا از همه جا جواب شان کرده اند. در تمام مکان هایی که در عرصه بین المللی دست شان را به بالا رسانده بودند با تیپا بیرون انداخته شدند.

جهان چرخید. جهان به نفع مردم ایران چرخید. نایاک و شبکه لابی ها در حال فرار و استعفا دادن هستند. سفرای حکومت جرئت آفتابی شدن در خیابان‌های خارج را ندارند. کارکنان سفارتها در این مدت آنچنان توسط مردم نوازش شدند که گوشی دستشان آمد با کی طرفند. خارج برای انقلاب امن، برای جمهوری اسلامی ناامن شد.

تا همین امروز انقلاب مردم ایران پیشرویهایی سرسام آور کرده است. مسئله زن را به جلو صحنه آورد. چه کسی فکر میکرد که در مملکتی که ۴۳ سال است زن ستیزی حاکم است، ۴۳ سال است مردسالاری از رانت دین اسلام برخوردار است اینچنین انقلابی با چنین هویتی شکل بگیرد.

پیروز صحنه این جنگ خونین تا حالا و همین امروز مردمند. این انقلاب با یک آهنگ با یک شتاب پیش نمی‌رود. این اتفاقن نشاندهنده پویایی و سلامت و دینامیک منطقی این مبارزه است.

در کردستان از فاصله جانباختن مهسا امینی جنگ های خیابانی بسیاری شد، امروز تند، فردا آهسته. اما در لحظه لازم در مراسم چهلم، ده ها هزار نفر را به خیابان ریختند، نفس حاکمیت در سینه حبس شد.

ما استمرار داریم. ما نیامدیم که برویم. کار انقلاب ما سخت است. سخت است زیرا که یک رنسانس بی بدیل است. سخت است چون در طول تاریخ اسلام تا حالا چنین رنسانسی رخ نداده چرا که همه منتقدین و دگراندیشان را با شمشیر پیامبران گردن زده اند.

کاری که انقلاب ایران در پی انجام آن است، کاری کارستان است. بزرگ است. با اقتدار، هوشمندی، با قدمهای سنگین به پیش برده میشود. در متن این انقلاب جدال افق های مختلف برای پیشروی آن در جریان است. چرا که خود همین جدال موتور پیشروی سیاسی است.

مسیر ادامه دارد! این لحظه تاریخی به هیچ وجه من الوجوه قابل بازگرداندن به عقب نیست. جمهوری اسلامی نمیتواند به جنازه های ما حکومت کند. قدرت انقلاب ما از تلاش این حکومت برای ماندن سهمگین تر است.

  • نویسنده : مهرنوش موسوی