جناب مولوی صاحب محترم آقای حجت اسلام و حجت مسلمین حضرت ایت الله سید عیسی حسینی مزاری رئیس سازمان برون مرزی سیاسی و فرهنگی تبیان و صاحب امتیاز خبرگزاری صدای افغان اگر از القاب، پسوندها و پیشوندهای جنابعالی چیزی از قلم افتاده است امیدوارم بر من خرده نگیرید و باعث رنجش خاطر جنابعالی نگردیده باشد. […]

جناب مولوی صاحب محترم آقای حجت اسلام و حجت مسلمین حضرت ایت الله سید عیسی حسینی مزاری رئیس سازمان برون مرزی سیاسی و فرهنگی تبیان و صاحب امتیاز خبرگزاری صدای افغان

اگر از القاب، پسوندها و پیشوندهای جنابعالی چیزی از قلم افتاده است امیدوارم بر من خرده نگیرید و باعث رنجش خاطر جنابعالی نگردیده باشد.

 پسوند آیت الله را به این دلیل اضافه کردم چون مدت زمان زیادی است که افتخار زیارت شما را نداشته ام و فکر می‌کنم که طی این مدت اتفاقات زیادی افتاده است و یکی از این احتمالات به گفته آیت الله وحید خراسانی با زدن یک جُفتَک، ترفیع مقام از حجت الاسلامی به آیت اللهی باشد.

مطمئن هستم که اتفاقات زیادی طی چند سال اخیر افتاده است و امثال من که طی این مدت از وطن دور بوده ایم از جناب شما تقاضا داریم تا وضاحتی دهید که ما بدانیم و بفهمیم که چگونه سال های گذشته، شما طالبان را گروهی می دانستید که از سوی اسرائیل ایجاد، توسط امریکا تمویل و توسط وهابیت عربستان سعودی تغذیه فکری می‌گردید. شما بارها و بارها طالبان را دست نشانده استکبار جهانی برای بدنامی اسلام و مسلمین برشمردید.

اگر یادتان رفته است برای اثبات این حرف کافی است به خبرگزاری خودتان یعنی صدای افغان مراجعه کنید و حرف های دو سال پیش خودتان را دوباره بخوانید.

یقین دارم با توجه به آگاهی و علمی که دارید العیاذ بالله هیچ گاهی بدون خریطه فیر نمی کنید و تک تک واژه ها و جملات شما حاصل سال‌ها تحقیق و تفحصی است که بر زبان مبارک جاری و ساری می شود.

اما چه شده است که حالا به این نتیجه رسیده اید که طالبانِ مزدورِ دیروز حالا به نیروهای مخلص و پیروان ولایت تبدیل شده اند؟ تا جاییکه جنابعالی نیز مشتاق همصدایی، همکاری و همنوایی با ایشان گشته اید.

اگر بخواهم به زبان چوپانی و ساده بپرسم یعنی الان امارت اسلامی طالبان دست نشانده اسرائیل و امریکا و وهابیت نیستند؟ یعنی شما دیروز اشتباه می کردید که رگ گردنتان علیه انها متورم شده بود.

آیا برای اشتباه دیروزتان از امارت اسلامی پوزش خواستید؟ آیا به امارت اسلامی گفتید که من تا دیروز شما را مزدوران اسرائیل می دانستم اما امروز به اشتباه خودم پی بردم و متوجه شدم که شما نیروهایی مجاهد، مخلص و وطن دوست هستید!

نمی دانم که چه شد و چه نشد که زیر بیرق طالبان سینه می زنید و رفیق گرمابه و گلستان ملا برادر شدید، اما من می دانم و شما هم می دانید که طالبان شیعیان را مشرک و کافر میدانند.

شیعه در نگاه تالب یعنی خارج شده از دین، یعنی کسی که کشتنش باعث رفتن به بهشت می شود. اگر در میدان طالبان رقصیدن منفعتی مادی مانند حکومت بر رِی دارد لطف بفرمایید و بگویید که همگان مستفید شویم در غیر آن از گندم ری هم نخواهی خورد.

حالا که از خون شهدای بیست و سه سال پیش که در مزار شریف مظلومانه توسط طالبان قتل عام شدند خجالت نمی کشی. حالا که قتل عام یکاولنگ را از یاد برده ایی، حالا که آتش زدن تاکستان های شمالی را فراموش کرده ای، حالا که صدها و صدها حمله انتحاری طالبان را عملیات شهادت طلبانه می خوانی، حالا که با لنگی سیاه و ریش سفید در میان تالبان می‌رقصی، برقص.

اما قشنگ نرقص، طوری نرقص که بر زخم مادران داغ دیده نمک پاشیده شود. طوری نرقص که صدها هزار انسانی که پیشوند سید دارند خجالت بکشند و شرمسار گردند.

این ملت و این کشور فراز و نشیب بسیار دیده است، آنچه ما زیاد دیده ایم حکومت هایی بوده است که روزی با قدرت آمده اند و روزی دیگر با ذلت رفته اند. در همین مزار شریف روزگاری طالبان شیعیان را مباح الدم می دانستند و زنان شیعه را غنیمت جنگی می پنداشتند اما روزی دیگر همزمان با اینکه فرار می کردند ریش هایشان را می تراشیدند تا کسی نفهمد که آنها تالب بوده اند. امیدوارم قدر ریش سفیدت را بدانی قبل از آنکه مجبور شوی آن را بتراشی . . .

  • نویسنده : رضا ادیب