جوبایدن در جواب یک سوال انتقادی در یک کنفرانس مطبوعاتی در مورد شیوه شرم آور خروج امریکا از افغانستان چنین گفت: “ما هر هفته در مدت ۲۰ سال یک میلیارد دالر در افغانستان مصرف می‌کردیم. اگر شما فکر می‌کنید کسی می‌تواند افغانستان را در یک دولت واحد متحد کند، دست خود را بلند کنید. این […]

جوبایدن در جواب یک سوال انتقادی در یک کنفرانس مطبوعاتی در مورد شیوه شرم آور خروج امریکا از افغانستان چنین گفت: “ما هر هفته در مدت ۲۰ سال یک میلیارد دالر در افغانستان مصرف می‌کردیم. اگر شما فکر می‌کنید کسی می‌تواند افغانستان را در یک دولت واحد متحد کند، دست خود را بلند کنید. این کشور گورستان امپراطوری‌ها شده است، به همین دلیل محکم که مستعد اتحاد نیست.”
لازم به توضیح نیست که معنای سخن بایدن را می فهمیم: کار در افغانستان ممکن نبود، تلاش ما نتیجه نمی داد، این کشور در یک نظام سیاسی متحد نشد، و در تاریخ خود هم نبوده است، و کسی هم نتوانسته تا این کشور را متحد کند… امریکا هم نمی توانست و بیرون شد.
سیاق و کانتیکست این سخنان را هم می دانیم. او این توجیه را بخاطر خروج مفتضحانه امریکا از افغانستان ایراد کرده است.
اما من معنای هیاهوی اهالی مملکت را نمی دانم که چگونه از سخنان بایدن برداشت کرده اند که “افغانستان باید تجزیه شود”؟
از کجای این حرف بایدن “برنامه تجزیه” استنباط می شود؟
این که افغانستان متحد نیست، تقریبا نیم قرن در جنگ و آدم کشی به سر می برد، این که اکنون در سیاه ترین زاویه تاریخ خود خوابیده است، این که هر روز همدیگر را تحت نام پشتون و تاجیک و هزاره و ازبیک تحقیر و تهدید می کنیم؛ خوب اصلا بر کسی پوشیده نیست. تعداد زیاد از ما روزانه در این شغل شریف مصروفیم. خوب، بایدن هم گفته که آری، این مردم آدم بشو نیستند.
حالا، جنگ و خشونت و ستم نشان تنها بی اتفاقی است، بلکه نشان زورگویی هم هست. اما ضرورتا چیزی معادل تجزیه نیست. یعنی، زورگویی و متحد نبودن می تواند عامل تجزیه باشد. تجزیه یک پیامد است، نه علت. بهتر است به عوامل آن فکر کنیم. علت های اصلی در درون افغانستان است؛ ریشه در طرز تفکری دارد که افغانستان را به اینجا کشانیده است. مردمی که روی یک قرارداد سیاسی-اجتماعی برای زندگی مشترک توافق نکنند، یا جدا می شوند و یا همیشه می جنگند. قرارداد اجتماعی زمان صورت می گیرد که دیدگاه های طرف های مختلف اجتماعی و سیاسی در نظر گرفته شود. اما ما در نظر نمی گیریم، می خواهیم دیدگاه خود را تحمیل کنیم. برای همین جنگ است. بایدن هم همین را گفته است.
آنچه تا کنون مانع تجزیه شده است، عوامل زیاد اجتماعی و جغرافیایی دارد؛ اما دو حرف خیلی مهم وجود داشته است. اول، یا بر حسب تصادف و یا بر حسب محاسبه، جریان سیاسی و نظامی تجزیه طلب در افغانستان ظهور نکرده و هنوز هم نیست. دوم، هیچ یک از کشورهای منطقه خواهان تجزیه افغانستان نبوده و هنوز هم نیستند. کشورهای منطقه بجای تجزیه می خواهند و خواسته اند بر سر و گردن ما افسار بزنند و سوار ما شوند. چنانچه فعلا ملاحظه می فرمایید!
ما تجزیه طلبی به معنای سیاسی و سازمانی نداریم، اما تجزیه طلبان خیالی زیاد داریم. تقریا هر روز یک تعداد از ما، یک تعداد دیگر ما را متهم به تجزیه طلبی می کند. حالا، با توجه به نزاع سیاسی، ظلم و ستم طـالبان و افسردگی گسترده و عمیق، آن یک تعداد محترم که یک تعداد دیگر را متهم به تجزیه می کنند (بدون آن که آن ها واقعا تجزیه طلب باشند)، در حقیقت، تجزیه طلبی را ایجاد می کنند.
یعنی تقدیر ما طوری است که اگر شما صد دروازه را ببندید، بی عقلی ما از یک جای بالاخره سر می کشد.

  • نویسنده : عباس فراسو
  • منبع خبر : سفیر نیوز