همه دوست دارند که یک مدیر موفق باشد و کارهای که برای او سپرده شده را بگونه که دلش می خواهد انجام دهد. چه چیزی یک مدیر را از بقیه متمایز میکند؟ دقیقا در چه نقطهای این تفاوت وجود دارد؟ و چگونه شبیه یک رهبر کسبوکار رفتار و فکر کنیم.؟ اینها همه سوالاتی هستند که […]
همه دوست دارند که یک مدیر موفق باشد و کارهای که برای او سپرده شده را بگونه که دلش می خواهد انجام دهد. چه چیزی یک مدیر را از بقیه متمایز میکند؟ دقیقا در چه نقطهای این تفاوت وجود دارد؟ و چگونه شبیه یک رهبر کسبوکار رفتار و فکر کنیم.؟ اینها همه سوالاتی هستند که در ذهن خیلی از ما به وجود میآید. همه ما دوست داریم مانند یک تجار موفق ثروتمند و دارای جایگاه اجتماعی بالایی باشیم، همین موضوع باعث شد که ما با تحقیقات زیاد و مطالعه تعداد زیادی مقاله عادتها و رفتارهایی که بین اکثر تجاران یکسان است و باعث تمایز آنها از افراد عادی شده را استخراج کنیم و در اختیار شما قرار دهیم.
مدیریت درست زمان
همه ما دوست داریم که در زندگی خودمان برنامهریزی انجام دهیم و طبق زمان کارهایمان را انجام بدهیم. احتمالا خیلی از ما برای برنامهریزی کردن تلاش کردیم ولی به مشکلات زیادی برخوردیم. شاید مهمترین این مشکلات اشتباه تخمین زدن مدت انجام بعضی کارها و از کنترل کامل خارج بودن خیلی از قسمتهای برنامهریزی بوده است. تجاران و مدیران سعی میکنند برنامه خود را منعطف بریزند و تا حد امکان قسمتهایی که از اختبارانشان خارج است را مدیریت کنند. همچنین آنها سعی میکنند با آزمون و خطاهای فراوان بتوانند زمان تقریبی انجام هر کاری را پیشبینی کنند.
خیلی از مدیران روی کاغذ برنامه زمانی خود را میریزند؛ ولی جدیدا از تقویمهای آنلاین به خصوص Google Calendar بهره میبرند. در این تقویم علاوه بر یادآوری انجام کارها قبل از زمان شروع آن، میتوانیم روی برنامههایی که در کنترل کامل ما نیستند و انسانهای دیگر هم در آن دخیل اند را به نحو مطلوبی مدیریت انجام دهیم. مثلا اگر با شخصی جلسهای داریم، با وارد کردن جلسه و ایمیل طرف مقابل، علاوه بر ما، به شخصی که با او جلسه داریم نیز آن جلسه از قبل یادآوری میشود.
خواندن کتاب
بیتعارف خیلی از ما بعد از دیدن بیفایده بودن تحصیلات دانشگاه و تحصیل از کتاب زده شده ایم و ممکن است خواندن کتاب را بیفایده بدانیم. نکتهای که باید بدانیم این است که هر کتابی را نباید خواند و از طرفی دیگر تجربه در کار و خواندن کتاب هیچوقت جای یکدیگر را نمیگیرند. همچنین شاید دوره کتابهای که بخواهیم از آنها به شکل متمرکز تخصصی را یاد بگیریم گذشته باشد ولی مدیران بیشتر از کتابها برای بهبود دید و نگرش خود به کار و زندگی استفاده میکنند. در واقع این مدل خواندن کتاب ذهنیت و نوع تفکری را بهبود میبخشد که در نهایت این تفکر خوب میتواند حتی در ریزترین و جزئیترین قسمت یک تخصص هم کمککننده باشد.
خواب کافی
بسیاری از ما ممکن است تصورمان از مدیر فردی باشد که همیشه در حال کار کردن است و خواب کافی ندارد ولی اینگونه نیست. مغز برای درست کار کردن نیازمند خواب کافی است و ساعت خواب کافی بین افراد مختلف متفاوت است ولی معمولا این عدد باید حداقل ۶ ساعت در شبانهروز باشد. نباید فراموش کنیم که ما اگر زمان بیداریمان را به خوبی برنامهریزی کنیم و از آن استفاده مفید کنیم نیاز نیست با بیخوابی به متابولیسم بدن خود ضربههای جبرانناپذیری وارد کنیم.
ورزش منظم
ورزش از چند لحاظ برای یک مدیر مفید است. اول از همه ثروتمند بودن زمانی شیرین است که بدن انسان سالم باشد، بتوان سالها با سلامتی کامل زندگی کرد. از طرف دیگر چون فشار کاری روی یک کارآفرین و رهبر کسبوکار زیاد است، باید بنیه بدنی قوی داشته باشد. همچنین ورزش زمانی بهینه و کارآمد است که به شکل منظم و مستمر باشد. ساعتهای هوشمند و اپلیکیشنهای سلامتی در این زمینه میتوانند بسیار کمککننده باشند.
شبکهسازی قوی
برای داشتن کسبوکار قوی نیاز به برقراری ارتباطات قوی، هم در بعد کمیت و هم کیفیت است. نکتهای که در این زمینه حائز اهمیت است این است که باید در شبکهسازی روی افرادی که تخصص مکمل ما دارند هم توجه ویژهای کنیم. این طبیعی است که هر کدام از ما با افرادی که شبیه خودمان است خیلی راحتتر و سریعتر میتوانیم ارتباطات برقرار کنیم ولی باید بتوانیم با افرادی که در کنار ما یک تیم قوی و مکمل هم میسازند نیز ارتباط برقرار کنیم. افراد موفق با استفاده از این نوع ارتباطات علاوه بر جلو بردن کار خود، میتوانند دید وسیعتری نسبت به مسائل داشته باشند. شبکههای اجتماعی از جمله لینکدین به شبکهسازی کمک فراوانی میکنند.
خارج شدن از حاشیه امن
علاوه بر شیرینیهای مسیر تبدیل شدن به یک فرد موفق، باید سختیها و دردهای آن را نیز تحمل کرد و حتی در برخی از موارد، دردهای آن را تبدیل به شیرینی کرد. در واقع آدم های موفق بیشتر سعی میکنند کاری که نیاز باشد را انجام دهند تا اینکه عملکننده به کاری باشند که دوستش دارند. در خیلی از مواقع نیاز ایجاب میکند که از چارچوبها و عادتهای قدیمی خود خارج شویم و شرایط جدیدی را تجربه کنیم. ما در لحظهای که از حاشیه امن خود خارج میشویم احساس ناامنی و ناراحتی میکنیم ولی با فکر کردن به هدف و مسیری که برایش زحمت کشیدهایم، این سختیها خنثی و یا حتی تبدیل به شیرینی میشوند.
خلاقیت و قدرت حل مسئله
یکی از نقاطی که بسیار زیاد بازرگانان را از سایر افراد جدا میکند، قدرت حل مسئله و خلاقیت آنهاست. آنها سعی میکنند با پیدا کردن راهحلهای خلاقانه برای مسائل قدیمی راهحل جدید بهتری پیدا کنند. برای ایجاد خلاقیت در خود فرمول دقیقی وجود ندارد ولی باید به این نکته تاکید داشت که با فکر کردن به هر پدیده و تلاش برای خلاق بودن میتوان قسمت زیادی از مسیر خلاق شدن را پیمود.
حذف افراد غیرمفید از دایره دوستان
در موارد قبل ذکر کردیم که فرد موفق به دنبال گسترش ارتباط خود با افراد متفاوتی هستند، اما این به آن معنا نیست که آنها وقت خود را با هر فردی بگذرانند. بسیاری از افرادی که در دایره دوستان ما قرار دارند برای ما مفید نیستن و این ارتباط به ضرر ما خواهد بود. رهبران کسبوکار همانگونه که با افراد مفید ارتباط خود را قوی میکنند، افراد مضر را از اطراف خود حذف میکنند. برخی افراد باعث درجا زدن و پسرفت ما میشوند و دوستی با آنها مثل سرعت گیر بزرگ در مسیر پیشرفتمان است.
نترسیدن از شکست
دلیل خیلی از شروع نکردنهای ما ترس از شکست است. از روابط عاطفی تا شروع یک کسبوکار این ترسیدن از شکست است که مانند سدی محکم جلوی شروع ما را میگیرد. اما مدیران موفق اینگونه نیستند. آنها شکست را یک امر عادی در یک سرمایهگذاری و یا یک کسبوکار میدانند. دلیل این نترسیدن از شکست، تاثیر فاکتورهای بسیاری زیادی در موفقیت یک کسبوکار است. البته نباید این ریسکپذیری و نترسیدن از شکست را با بیپروایی و انجام کار بدون تدبیر اشتباه گرفت. یک مدیر واقعی تمام جوانب کار را در نظر میگیرد و ریسک هر فعالیتی را حساب میکند و با تدبیر قدم برمیدارد.
مدیریت پول
آنها به خوبی بلد اند با پول خود کار کنند. تجارت علاوه بر داشتن درآمد خوب از فعالیتی که در آن مشغول هستند، از پولهای هم که قبلا به دست آوردند هم درامد سرشاری دارند. یک مدیر قوی دقیقا میداند کی باید پول خود را وارد یک سرمایهگذاری کنند و چه زمانی باید آن را خارج کنند. ما به مطالعه و یاد گرفتن علم اقتصاد و علوم مرتبط با مدیریت مالی و با چند تجربه کوچک میتوانیم با پول خود به خوبی پول درآوریم.
تعیین اهداف دقیق و مدیریت مالی
آنها دقیقا میدانند از زندگی چه میخواهند، آیا شما هم میدانید؟ به نظر میرسد هم در زندگی فردی و هم در زندگی کاری تعیین اهداف دقیق و منطقی بتواند زندگی ما را به شدت معنادارتر کند. برعکس تصور خیلی از ما اهداف باید بیشتر روی فرایند رسیدن به نتیجه باشد تا روی نتیجه! یعنی به جای تعیین کردن خرید موتر گران قیمت به عنوان نتیجه، روی فرایند کاری که از آن، پول خرید این ماشین استخراج میشود هدف تعیین کنید.
مدیریت فروش کسبوکار
تصور اشتباهی که از مدیران و رهبران کسبوکار دارند، میز کار شلوغ و بهمریخته و فردی که هر لحظه در حال کلنجار با کارشناسان فروشش است. اما این تصور به کلی اشتباه است. ادم های موفق میزکار خلوتی دارند و در کسبوکارشان هرکس وظیفه خود را میداند و کارشناسان فروش با سرعت و نظم محصول کسبوکار را میفروشند. کارآفرینان با دیدن آمار و گزارشهای فروش کسبوکارشان به خوبی آینده کسبوکار را برنامهریزی میکنند. به همین دلیل آن ها در سراسر دنیا علاقهمند به استفاده از نرمافزارهایی نظیر CRM هستند.
- نویسنده : حمید محمودزاده
- منبع خبر : سفیر نیوز
Friday, 8 November , 2024