چند ماه گذشته در افغانستان، حتی با استانداردهای تعیین شده در دو دهه جنگ، فاجعه بار بوده است. از ماه اپریل، زمانی که بایدن رییس جمهور امریکا خروج نیروهای امریکایی از این کشور را اعلام کرد، خشونت ها با سرعت وحشتناکی افزایش یافته است. گروه طالبان با جسارت در سراسر کشور پیشروی کرده اند و […]

چند ماه گذشته در افغانستان، حتی با استانداردهای تعیین شده در دو دهه جنگ، فاجعه بار بوده است. از ماه اپریل، زمانی که بایدن رییس جمهور امریکا خروج نیروهای امریکایی از این کشور را اعلام کرد، خشونت ها با سرعت وحشتناکی افزایش یافته است.

گروه طالبان با جسارت در سراسر کشور پیشروی کرده اند و اکنون شهرهای بزرگ از جمله قندهار، دومین شهر بزرگ این کشور را احاطه کرده اند. این تلفات وحشتناک بود: زیرساخت های حیاتی تخریب شده، صدها هزار نفر آواره شده اند و تعداد کشته ها یا زخمی ها به سطح بی سابقه ای رسیده است.

با خروج کامل ایالات متحده و متحدانش، افغانستان، که مدت هاست از این درگیری ویران شده است، می تواند در آستانه وضعیت بسیار بدتر قرار گیرد. سازمان ملل متحد اکنون باید قدم بردارد و افغانستان را از یک فاجعه دور کند.

جنگ داخلی می‌تواند وضعیت به مراتب بدتر که حتی نمی توان تصور ان را کرد، رخ دهد. سازمان ملل باید کارهای بیشتری انجام دهد. اگرچه دو نماینده سازمان ملل متحد در حال حاضر در افغانستان تعیین شده اند، اما هیچ کدام به اندازه کافی قدرت ندارند که تغییری ایجاد کنند.

درخواست های بشردوستانه سازمان ملل متحد برای حمایت از نیازهای اساسی افغان ها – که تقریباً نیمی از آنها نیاز مبرم به کمک های مادی دارند – هنوز تأمین مالی بسیار بدی دارد.

در سطح دیپلماتیک، شورای امنیت به صورت مبهم به این موضوع نگاه کرده است زیرا مذاکرات صلح که در دوحه، قطر برگزار شد، هیچ پیشرفت جدی در این زمینه نداشته است. گروه طالبان با مقاومت در برابر مذاکرات با دولت، بر تسخیر هرچه بیشتر خاک و گسترش خشونت در سراسر کشور تمرکز کرده اند.

در مواجهه با مبارزه برای بقای دولت، حکومت فرماندهان جنگ و رهبران محلی را تشویق کرده است که اسلحه به دست بگیرند. در غیاب میان جیگری بین المللی، دو طرف در میدان نبرد به جای اینکه در میز مذاکره شرکت کنند، بر ضد یکدیگر می‌جنگند. این وضعیتی است که خاطرات تاریک دهه ۱۹۹۰ را زنده می کند، زمانی که کشور وارد جنگ داخلی شد. با این وجود کشورهایی که در افغانستان مشارکت داشته اند برای کمک رسانی و بهبود به وضعیت این کشور، مثمر ثمر نبوده اند.

از نظر مشارکت در این درگیری، فعالیت امریکا در افغانستان از نظر دیگران، با شک و تردید نگاه می شود. روسیه و چین که متحدان متفاوتی در بین همسایگان افغانستان دارند نیز بی طرف نیستند. پاکستان که به دلیل ارتباطاتش با طالبان از سوی دولت افغانستان مورد دشمنی قرار می گیرد، این کشور خواهان دخالت هند نیست اما کانال های ارتباطی خود را با طالبان گشوده است.

ترکیه، ایران و کشورهای آسیای مرکزی همه مهم هستند اما نمی توانند به تنهایی عمل کنند. سازمان ملل متحد باید وارد این خلا شود. در وهله اول، دبیرکل باید فوراً شورای امنیت را تشکیل دهد و به دنبال یک دستورالعمل مشخص برای توانمندسازی سازمان ملل متحد، چه در افغانستان و چه در میز مذاکره “دوحه” باشد.

این بدان معناست که ایالات متحده، روسیه، چین و سایر اعضای شورا گرد هم می آیند تا به نماینده ویژه ای اجازه دهند که به عنوان میانجی عمل کند. با حمایت محوری کشورهای عضو، این امر به هر دو طرف فشار می آورد تا جنگ را متوقف کرده و به توافق برسند. مأموریت سازمان ملل در این کشور ، که وظیفه آن در ماه سپتمبر تمدید می شود، همچنین به حمایت نیاز دارد.

بدتر شدن وضعیت امنیتی و بشردوستانه بدین معناست که افغانهای سراسر کشور به کمک های نجات بخش بیشتری نیاز خواهند داشت. سازمان ملل متحد اغلب به دلیل عدم تحقق هدف اصلی خود یعنی حفظ صلح و امنیت بین المللی مورد انتقاد قرار می گیرد. افغانستان محلی است که می تواند این سازمان توانمندی های خود را نشان دهد. سازمان ملل نمی تواند بایستد و سقوط افغانستان را تماشا کند.

  • نویسنده : سوسن رحمانی
  • منبع خبر : (نیورک تایمز)