این جانب، مدتی به این سو به حکم مسئولیت‌ام در روند مذاکرات صلح افغانستان ، به جنگ جاری در افغانستان که فقط یک نمونه از خشونت جاری در میان مسلمانان است از نگاه دین اسلام زیاد مطالعه و فکر کرده‌ام و بدون این‌که صرفا به دنبال یافتن توجیهی برای قطع جنگ از نگاه دین اسلام […]

این جانب، مدتی به این سو به حکم مسئولیت‌ام در روند مذاکرات صلح افغانستان ، به جنگ جاری در افغانستان که فقط یک نمونه از خشونت جاری در میان مسلمانان است از نگاه دین اسلام زیاد مطالعه و فکر کرده‌ام و بدون این‌که صرفا به دنبال یافتن توجیهی برای قطع جنگ از نگاه دین اسلام باشم ،با نگرش واقع‌گرایانه ، به صورت موجه و مستدل به این نتیجه رسیده‌‌ام که این‌ جنگ‌ها، مخصوصا بر مبنای مذاهب اسلامی، فاقد توجیه دینی است.
لذا این پرسش برایم مطرح شد، چرا علما و مراکز بزرگ اسلامی برای از میان بردن فرهنگ توجیه جنگ و خشونت بر مبنای دین اسلام تلاش جدی نمی‌کنند و به وظیفه دینی خود عمل نمی‌کنند. با خود گفتم این علما و مراکز به خواسته‌های مطرح شده از سوی خود جامعه اسلامی مثلا مسلمانان افغانستان، چندان توجه جدی نمی‌‌کنند، اما اگر این خواست از یک جای با اعتبار دیگر که خارج از حوزه فرهنگی و تمدنی مسلمانان (برای مثال دبیر کل ملل متحد طی یک نامه به مراکز بزرگ اسلامی ) مطرح شود و علمای جهان اسلام را با زبان توام با انتقاد متوجه وضعیت مسلمانان کنند که در خشونت، نفرت و جنگ به سر می‌برند و بپرسند که چرا چنین است، آیا دین اسلام یک دین جهانی و صلح آمیز نیست؟ و آیا مسلمانان و علمای جهان اسلام در برابر صلح و سرنوشت مردم خود و سرنوشت جمعی بشر مسئولیت ندارند؟ شاید غیرت دینی ای شان بجنبد و کاری کند.
این ایده را از جمله با همکاران خود در نمایندگی ملل متحد مطرح کردم و حتی متن یک نامه را به عنوان نامه نوشتم و به انگلیسی ترجمه و اصلاح شد و جداگانه دلایل توجیهی آن را نیز نوشتم که چرا این‌کار مهم است، اما از نظر آن‌ها ضمن این‌که این کار جالب به نظر می‌آمد لکن به همان میزان عجیب و غریب جلوه می‌کرد و می‌گفت دبیر کل فعلی بسیار محافظه کار است و باید دید کدام نهاد دیگر ملل متحد می‌تواند این کار را انجام دهد.
حال که رهبر کاتولیک‌های جهان که از حوزه کهنسال نجف دیدار کرده است، شاید این دیدار نقطه عطف شود که مسلمانان بیندیشند چرا رهبر کاتولیک‌های جهان فعال صلح، مدارا و حقوق بشر است و به مشکلات بشر در سطح کلان، فراتر از مذهب خویش می‌اندیشد، چرا علمای جهان اسلام این‌گونه نباشند و آیا علمای جهان اسلام در برابر صلح و سرنوشت جمعی بشر ، مدارا و هم‌پذیری هیچ مسئولیتی ندارند؟ در این زمینه لازم است شناخت بهتر از پاپ و فعالیت‌های خیر خواهانه و صلح آمیزش بدون پیش‌داوری و تعصب به دست آوریم.
در پایان باید یاد آور شوم که نقش برجسته رهبر معنوی شیعیان آیت الله سیستانی در عراق در راستای حمایت و محافظت از صلح و مدارا در عراق کم نظیر بوده است.

  • نویسنده : دکتر محمد امین احمدی
  • منبع خبر : هفته‌نامه سفیر