در چند هفته گذشته، تنش ها بر سر خط دیورند در رسانه ها ظاهر شده است. فیلم های سیم های خاردار و شکستن سیم ها با استقبال گرم افغان ها همراه بود. نویسندگان و تحلیلگران مختلف پاکستانی با انزجار از این استقبال گرم افغان ها واکنش نشان داده اند. آنچه بیش از همه مرا تحت […]

در چند هفته گذشته، تنش ها بر سر خط دیورند در رسانه ها ظاهر شده است. فیلم های سیم های خاردار و شکستن سیم ها با استقبال گرم افغان ها همراه بود. نویسندگان و تحلیلگران مختلف پاکستانی با انزجار از این استقبال گرم افغان ها واکنش نشان داده اند. آنچه بیش از همه مرا تحت تأثیر قرار داد، سخنان آقای آصف درانی، معاون سابق سفیر پاکستان در افغانستان، در یک گفتگوی داغ در تلویزیون طلوع بود.

آقای درانی با چنان تمسخر و تفخر به سوالات مجری پاسخ می داد که در حین مصاحبه گاهی با خود می خندید و گاهی به مجری قهقهه میزد.

 این رفتار متکبرانه نسبت به افغان ها نه تنها توسط او بلکه اکنون دخالت در امور افغانستان و تحقیر افغان ها را اکثر پاکستانی ها حق مسلم خود می دانند. اگر در شبکه های اجتماعی پاکستان نظرات را در اخبار، مقالات و یا لینک های اینترنتی در مورد افغانستان بخوانید، از توهین هایی مثل نمک به حرام تا فحش ناموسی را مشاهده خواهید کرد.

گزارشگران رسانه های مکتوب که قبلاً از این ماه طالبان را در چشم خود جای داده بودند و برای آنها اشعار پیروزی می سرودند، اکنون به القاب و توهین های بسیار مدرن متوسل شده اند. قشر تحصیلکرده پاکستان بر این عقیده است که حکومت اشرف غنی با کمک استخبارات هند جرأت نداشت جلوی امتداد این سیم خاردار را بگیرد طالبان که دست نشانده خود ما هستند چگونه میتوانند این کار را انجام دهند.

 اکنون مأموریت مقدس برای نوشتن حقیقت علیه طالبان یادآوری شده است، به همین دلیل از مقامات خود پرسیده اند که چرا برای طالبان در پاکستان بودجه جمع آوری می شود؟ آنها از رهبران “منتخب” خود می پرسند که چرا رهبران امارت اجازه دارند با گروه های همفکر خود در سفر رسمی خود به پاکستان (اشاره به امیرخان متکی و مولانا فضل الرحمن) ملاقات کنند. و در کنار خبرنگاران انتخابی خود بایستد (سلیم صفی و رهبران طالبان را هدف قرار می دهد).

جالب این است که نویسنده درباری دولت یا لشکر مخفی، از حرمت مرز سخن میگوید و به طرف افغان توصیه می کند که به مرز “ثابت” احترام بگذارد، اما این واعظین زمانی که سران شان با استفاده از اوضاع ده ها کیلومتر وارد خاک کشور میشوند.

این نویسنده چشم سفید خاک به چشم مردمش می پاشد و در تحلیل های غیرمنطقی خود این دروغ را هم منتشر می کند که این خط به عنوان مرز رسمی تمام رژیم های سابق افغانستان پذیرفته شده است، حالا چرا طالبان این موضوع را مطرح می کنند؟ پاکستان تاکنون با هیچ رئیس جمهور یا پادشاه افغانستان سند رسمی امضاء نکرده که نشان دهنده رسمیت مرز باشد‌. تصمیم گیری درمورد مرز مربوط به مردم دو طرف مرز است.

در شرایط کنونی، پله ترازو پاکستان از ما سنگین است، همانطور که وزیر امور خارجه آن ها، شاه محمود قریشی گفته است، این موضوع را از طریق دیپلماتیک حل میکنیم و به حصار کشی ادامه میدهیم همینطور خواهد شد زیرا اختلاف طالبان بر سر خط دیورند نیست، بلکه بر سر این است که پاکستان بیشتر داخل خاک افغانستان نشود.

اکنون که افغانستان کاملاً از اشغال خارج شده و دارای سیستمی است که بر کل جغرافیای کشور حاکم است. افغانستان پس از چهار دهه جنگ نفس راحتی می کشد و مردم آن در صلح زندگی می کنند این نشان می دهد که افغانستان در حال خروج از بحران است و به تدریج به سمت پیشرفت خواهد رفت. برخی مشکلات اقتصادی وجود دارد. اما جدید بودن این سیستم باعث میشود که همه مشکلات به یکباره حل نشود.

بنابراین می توان گفت، همانطور که اشغال افغانستان به یکباره خاتمه یافت و مبارزات افغان ها پایان یافت، انشاءالله در جریان مبارزات جدید افغانستان نیز همه چیز عادی خواهد شد و در آینده نزدیک افغانستان به حالت عادی بر می گردد و کشوری قدرتمند اقتصادی، فرهنگی و اسلامی در منطقه و جهان میشود. شهروندان نباید با شایعات منتشر شده توسط برخی حلقه های باطل گمراه شوند و تحت تأثیر آنها قرار نگیرند.

این دیوار پر از خار بر فراز ۲۶۷۰ کیلومتری وطن پشتون بلند شده و به زودی تکمیل خواهد شد. کار ۹۰ درصد آن تکمیل شده است. اینکه در این ۹۰ درصد کسی نتوانسته دست آنها را کوتاه کند در ۱۰ درصد نیز چه کسی خواهد توانست؟