نیروهای دفاع ملی و امنیتی افغانستان یکی از مهمترین مولفه های یک افغانستان با ثبات و موفق در طی روند صلح و پس از آن خواهند بود. یک نیروی توانمند و موثر،

نیروهای دفاع ملی و امنیتی افغانستان یکی از مهمترین مولفه های یک افغانستان با ثبات و موفق در طی روند صلح و پس از آن خواهند بود. یک نیروی توانمند و موثر، از دولت افغانستان و دستاوردهای دو دهه گذشته محافظت می کند، از ظهور دوباره پناهگاه های امن تروریستی جلوگیری می کند و از رعایت مفاد توافقنامه صلح توسط طالبان اطمینان حاصل می کند!
با وجود اهمیت استراتژیک آن، آینده نیروهای امنیت ملی به عنوان ستون دولت افغانستان در جریان مذاکرات صلح افغانستان تا حد زیادی نادیده گرفته شده است. تا زمانی که ارزش آن به رسمیت شناخته نشود، این نیروها همان سرنوشت ارتش قبلی افغانستان را در زمان رئیس جمهور پیشین محمد نجیب الله را خواهد داشت که پس از سقوط رئیس جمهور به دلیل اختلافات عمیق قومی و جناحی، عدم وجود رهبری خوب و کاهش حمایت مالی و تخنیکی از هم پاشید!
اما علیرغم عدم توجه، نیروهای دفاع ملی و امنیتی افغانستان همچنان در خط مقدم مبارزه با شبکه های تروریستی جهانی و منطقه ای باقی مانده است، شبکه هایی که هنوز هدف آنها استفاده از خاک افغانستان به عنوان سکوی پرتاب برای آسیب رساندن به ایالات متحده و متحدان غربی آن است!
با آغاز روند صلح افغانستان و خروج قریب الوقوع نیروهای ایالات متحده و ناتو از این کشور، نیروهای افغان با انبوهی از سوالات بی پاسخ روبرو هستند، از جمله بازسازی و سازماندهی مجدد بالقوه، نقش آنها در حصول اطمینان از یک توافق سیاسی جدید با طالبان، پایداری مالی در دراز مدت و حفظ روحیه و انگیزه!
پاسخ به این سوالات اساسا به چشم انداز مشترک طالبان و دولت افغانستان برای آینده نیروهای افغان تحت یک توافق سیاسی جدید و شکل و اندازه و شکل بودجه آینده آن توسط ایالات متحده و متحدان ناتو بستگی خواهد داشت.
طالبان تا به امروز نه به صورت علنی و نه بصورت خصوصی دیدگاهی در مورد اینکه چه نوع نیروهای نظامی و امنیتی را برای افغانستان تصور می کنند ارائه نداده اند و فقط اظهارات مبهم در مورد ضرورت اسلامی شدن ارتش افغانستان ارائه می دهند! در مقابل دولت افغانستان و متحدان غربی آن دائما از نیروهای افغان به عنوان یک نیروی اسلامی، افغان و ملی گرا یاد می کنند که از عزت، حاکمیت و تمامیت ارضی افغانستان دفاع می کنند و اولین خط دفاعی در برابر شبکه های تروریستی بین المللی و منطقه ای هستند.
تاریخچه بخش امنیتی افغانستان نشان می دهد که فارغ از اینکه چه توافق سیاسی از روند صلح حاصل شود، جانشینی برای نیروهای امنیت ملی وجود خواهد داشت. اما نتیجه نهایی مذاکرات مشخص خواهد کرد که آیا این نیرو متمرکز بر محافظت از کشور در برابر دشمنان داخلی و خارجی خود است، یا مجبور به مقاومت در برابر رژیم تازه طالبان!
مذاکرات صلح افغانستان برای نیروهای امنیت ملی افغانستان یک شمشیر دو لبه است. این فرآیند هنگامی که با رهبری بی اثر، روحیه پایین، احساس عمیق رها شدن و سطوح بالای تلفات و فرسایش همراه باشد، ممکن است نابودی این نیروها را تسریع کند!
اما این مذاکرات همچنین می تواند به شکل گیری نیروهای دفاع ملی و امنیتی افغانستان به عنوان یک نیروی مقاومت ملی مقاوم در حفاظت از کشور و دستاوردهای چند بعدی دو دهه اخیر کمک کند. احتمال اخیر منوط به ادامه حمایت مالی و تخنیکی – نظامی از ایالات متحده و ناتو است!
بازیگران منطقه ای نیز در شکل آینده ارتش افغانستان سهیم هستند. کشورهایی مانند پاکستان، هند، ایران و چین احتمالا علاقمند به مشارکت با ارتش افغانستان برای جلوگیری از خلا قدرت پس از خروج ایالات متحده هستند.
اگر پس از خروج آمریکا نیروهای امنیت ملی به عنوان یک نیروی متحد باقی بمانند، این بازیگران می توانند از طریق کمک های امنیتی دو جانبه خلل موجود را تا حدی پر کنند تا از هرگونه بی ثباتی به کشورهای همسایه جلوگیری کند.

  • منبع خبر : شورای اتلنتیک